ایستگاه زبان

لیست کامل افعال بی قاعده زبان انگلیسی

افعال بی قاعده زبان انگلیسی

افعال بی قاعده زبان انگلیسی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های زبان انگلیسی هستند. این افعال با ویژگی‌های خاص خودشان، یکی از تسلط‌های چالش‌برانگیز در یادگیری این زبان محسوب می‌شوند. در این مقاله، به بررسی افعال بی قاعده در زبان انگلیسی خواهیم پرداخت و لیست کامل افعال بی قاعده پرکاربرد را در اختیارتان قرار می‌دهیم. در آموزش‌های قبلی لیست ۶۰۰ فعل پرکاربرد زبان انگلیسی را برای شما آماده کرده‌ایم که می‌توانید آنها را مشاهده کنید.

جدول افعال بی قاعده در زبان انگلیسی مانند جدول ضرب در ریاضیات است. اصول اولیه یادگیری زبان! ما در مراحل اولیه یادگیری زبان انگلیسی با افعال بی قاعده مواجه می‌شویم . این اصلا عجیب نیست. چرا که ۱۰ فعل که بیشتر در مکالمه استفاده می‌شود بی قاعده هستند. مانند افعال be, get, go, say. در حال حاضر ۵۰ فعل متداول ۸۷٪ از افعال بی قاعده مهم در انگلیسی را پوشش می‌دهند. در اینجا نمونه‌هایی از انواع مختلف افعال بی قاعده و لیستی کامل از این افعال در زبان انگلیسی را برای زبان آموزان تهیه کردیم.

برای جلوگیری از اشتباه در زمان‌های انگلیسی، باید سه شکل فعل را بدانید: ابتدایی یا مصدر، شکل زمان گذشته و شکل سوم یا فعل ماضی.

افعال بی قاعده چیست

افعال بی قاعده، افعالی هستند که در زمان‌ها و فرم‌های مختلف گرامری، قوانین خاصی را دنبال نمی‌کنند و همانطور که از اسمشان پیداست قاعده خاصی ندارند. این افعال بدون احتساب قواعد عمومی زمان، شخص، و تعداد صرف می‌شوند. به عبارت دیگر، یادگیری این افعال نیازمند تمرین و تسلط بیشتری است.

افعال بی قاعده، تنوع خاصی به مکالمات اضافه می‌کنند. زمانی که از این افعال استفاده می‌شود، مکالمات زبان زنده‌تر و جذاب‌تر می‌شوند. یادگیری افعال بی قاعده ممکن است به نظر چالش‌برانگیز بیاید، اما با تمرین منظم و شناخت دقیق‌تر، می‌توان به سادگی آنها را فرا گرفت. باید این افعال را در جملات مختلف مورد استفاده قرار دهید تا به آنها مسلط شوید. اولین گام برای استفاده موثر از افعال بی قاعده، یادگیری صحیح آنهاست. باید فعل، گذشته ساده، و گذشته استمراری هر فعل را به خاطر بسپارید.

کاملترین لیست افعال بی قاعده پرکاربرد زبان انگلیسی

Base Form Past Simple Past Participle معنی فارسی مثال و ترجمه
Arise Arose Arisen برآمدن The issue arose unexpectedly. (مسئله به طور غیرمنتظره برآمد.)
Awake Awoke Awoken بیدار شدن I awoke to the sound of birds. (من به صدای پرندگان بیدار شدم.)
Be Was/Were Been بودن She was a great singer. (او خواننده بزرگی بود.)
Bear Bore Borne/Born تحمل کردن She bore the pain bravely. (او درد را با شجاعت تحمل کرد.)
Beat Beat Beaten زدن He beat the record. (او رکورد را شکست.)
Become Became Become تبدیل شدن She became a doctor. (او دکتر شد.)
Begin Began Begun شروع کردن They began the project last month. (آن‌ها پروژه را ماه گذشته شروع کردند.)
Bend Bent Bent خم کردن He bent the metal rod. (او چدن را خم کرد.)
Bet Bet Bet شرط بندی کردن She bet on the winning team. (او به تیم برنده شرط بندی کرد.)
Bite Bit Bitten گاز گرفتن The dog bit me. (سگ من را گاز گرفت.)
Blow Blew Blown وزیدن The wind blew strongly. (باد به شدت وزید.)
Break Broke Broken شکستن He broke the glass. (او شیشه را شکست.)
Bring Brought Brought آوردن She brought flowers. (او گل آورد.)
Build Built Built ساختن They built a new house. (آن‌ها خانه‌ای جدید ساختند.)
Burn Burnt/Burned Burnt/Burned سوزاندن The fire burnt the forest. (آتش جنگل را سوزاند.)
Buy Bought Bought خریدن She bought a new car. (او ماشین جدیدی خرید.)
Catch Caught Caught گرفتن He caught the ball. (او توپ را گرفت.)
Choose Chose Chosen انتخاب کردن They chose the red dress. (آن‌ها لباس قرمز را انتخاب کردند.)
Come Came Come آمدن She came to the party. (او به مهمانی آمد.)
Cost Cost Cost هزینه داشتن The trip cost a lot. (سفر هزینه زیادی داشت.)
Creep Crept Crept خزیدن The cat crept silently. (گربه به خفاش خزید.)
Cut Cut Cut برش دادن She cut the paper. (او کاغذ را برش داد.)
Deal Dealt Dealt معامله کردن They dealt with the issue. (آن‌ها با مسئله معامله کردند.)
Dig Dug Dug کندن They dug a deep hole. (آن‌ها یک چال عمیق کردند.)
Dive Dived/Dove Dived غواصی کردن He dived into the pool. (او به استخر غواصی کرد.)
Do Did Done انجام دادن She did her homework. (او تکالیف خود را انجام داد.)
Draw Drew Drawn کشیدن She drew a beautiful picture. (او تصویر زیبایی کشید.)
Drink Drank Drunk نوشیدن He drank a glass of water. (او یک لیوان آب نوشید.)
Drive Drove Driven رانندگی کردن She drove to work. (او به محل کار رانندگی کرد.)
Eat Ate Eaten خوردن They ate dinner. (آن‌ها شام خوردند.)
Fall Fell Fallen افتادن She fell down the stairs. (او از پله‌ها افتاد.)
Feed Fed Fed غذا دادن He fed the hungry children. (او به کودکان گرسنه غذا داد.)
Feel Felt Felt احساس کردن She felt happy. (او خوشحالی احساس کرد.)
Fight Fought Fought جنگیدن They fought for their rights. (آن‌ها برای حقوقشان جنگیدند.)
Find Found Found پیدا کردن He found his keys. (او کلیدهای خود را پیدا کرد.)
Fly Flew Flown پرواز کردن The bird flew away. (پرنده پرواز کرد و رفت.)
Forbid Forbade Forbidden منع کردن They forbade smoking. (آن‌ها از دودیدن منع کردند.)
Forget Forgot Forgotten فراموش کردن I forgot my keys. (کلیدهایم را فراموش کردم.)
Forgive Forgave Forgiven بخشیدن She forgave his mistake. (او اشتباه او را بخشید.)
Freeze Froze Frozen یخ زدن The lake froze in winter. (در زمستان دریاچه یخ زد.)
Get Got Got/Gotten گرفتن He got a new job. (او شغل جدیدی گرفت.)
Give Gave Given دادن She gave me a gift. (او به من هدیه داد.)
Go Went Gone رفتن They went to the beach. (آن‌ها به ساحل رفتند.)
Grow Grew Grown رشد کردن The plant grew quickly. (گیاه به سرعت رشد کرد.)
Hang Hung/Hanged Hung/Hanged آویختن He hung the painting. (او نقاشی را آویخت.)
Have Had Had داشتن She had a nice car. (او ماشین خوبی داشت.)
Hear Heard Heard شنیدن He heard the music. (او موسیقی را شنید.)
Hide Hid Hidden پنهان کردن They hid in the closet. (آن‌ها در کمد پنهان شدند.)
Hit Hit Hit ضربه زدن He hit the ball hard. (او توپ را با شدت ضربه زد.)
Hold Held Held نگه داشتن She held the baby gently. (او نوزاد را به دلیل نگه داشت.)
Hurt Hurt Hurt آسیب زدن She hurt her leg. (او پای خود را آسیب زد.)
Keep Kept Kept نگه داشتن He kept the secret. (او راز را نگه داشت.)
Know Knew Known دانستن She knew the answer. (او پاسخ را می‌دانست.)
Lay Laid Laid گذاشتن She laid the book on the table. (او کتاب را روی میز گذاشت.)
Lead Led Led راهنمایی کردن He led the team to victory. (او تیم را به پیروزی راهنمایی کرد.)
Leave Left Left ترک کردن They left the room. (آن‌ها اتاق را ترک کردند.)
Let Let Let اجازه دادن She let him in. (او به او اجازه داد داخل شود.)
Lie Lay Lain دراز کشیدن He lay on the beach. (او روی ساحل دراز کشید.)
Light Lit Lit روشن کردن She lit the candles. (او شمع‌ها را روشن کرد.)
Lose Lost Lost از دست دادن I lost my keys. (من کلیدهایم را از دست دادم.)
Make Made Made ساختن She made a delicious cake. (او کیک خوشمزه‌ای ساخت.)
Mean Meant Meant معنی داشتن His words meant a lot. (کلمات او معنی داشتند.)
Meet Met Met ملاقات کردن They met at the cafe. (آن‌ها در کافه ملاقات کردند.)
Pay Paid Paid پرداخت کردن She paid the bill. (او صورتحساب را پرداخت کرد.)
Put Put Put قرار دادن He put the book on the shelf. (او کتاب را روی قفسه گذاشت.)
Read Read Read خواندن She read the novel. (او رمان را خواند.)
Ride Rode Ridden سوار شدن He rode his bike. (او با دوچرخه‌اش سوار شد.)
Ring Rang Rung زنگ زدن She rang the doorbell. (او زنگ در را زد.)
Rise Rose Risen برخاستن The sun rose early. (خورشید به طور زود برخاست.)
Run Ran Run دویدن They ran a marathon. (آن‌ها ماراتن دویدند.)
Say Said Said گفتن He said hello. (او سلام گفت.)
See Saw Seen دیدن She saw a beautiful sunset. (او غروب زیبایی دید.)
Seek Sought Sought جستجو کردن They sought the truth. (آن‌ها به دنبال حقیقت جستجو کردند.)
Sell Sold Sold فروختن He sold his car. (او ماشین خود را فروخت.)
Send Sent Sent ارسال کردن She sent an email. (او یک ایمیل ارسال کرد.)
Set Set Set تنظیم کردن He set the alarm. (او هشدار را تنظیم کرد.)
Shake Shook Shaken لرزاندن The earthquake shook the city. (زمین‌لرزه شهر را لرزاند.)
Shine Shone Shone درخشیدن The stars shone brightly. (ستاره‌ها به درخشانی درخشیدند.)
Shoot Shot Shot شلیک کردن He shot the target. (او به هدف شلیک کرد.)
Show Showed Shown/Shown نشان دادن She showed her talent. (او استعداد خود را نشان داد.)
Shrink Shrank Shrunk کوچک شدن The shirt shrunk in the wash. (پیراهن در شستن کوچک شد.)
Shut Shut Shut بستن He shut the door quietly. (او در را به آرامی بست.)
Sing Sang Sung خواندن She sang a beautiful song. (او یک آهنگ زیبا خواند.)
Sink Sank Sunk فرو رفتن The ship sank in the ocean. (کشتی در اقیانوس فرو رفت.)
Sit Sat Sat نشستن They sat on the bench. (آن‌ها روی صندلی نشستند.)
Sleep Slept Slept خوابیدن She slept all night. (او تمام شب خوابید.)
Speak Spoke Spoken صحبت کردن He spoke fluently in French. (او به فرانسوی به طور روان صحبت کرد.)
Speed Sped/Speeded Sped/Speeded تندروی کردن He sped down the highway. (او با تندی در جاده حرکت کرد.)
Spell Spelt/Spelled Spelt/Spelled نوشتن حروف به ترتیب She spelled her name. (او نام خود را به ترتیب حروف نوشت.)
Spend Spent Spent خرج کردن They spent a lot of money. (آن‌ها خیلی پول خرج کردند.)
Spin Span/Spun Spun چرخاندن She spun the wheel. (او چرخ را چرخاند.)
Spread Spread Spread پخش کردن He spread the news. (او اخبار را پخش کرد.)
Stand Stood Stood ایستادن They stood in silence. (آن‌ها به سکوت ایستادند.)
Steal Stole Stolen دزدیدن He stole my wallet. (او کیف پول من را دزدید.)
Stick Stuck Stuck چسباندن She stuck the poster. (او پوستر را چسباند.)
Strike Struck Struck ضربه زدن He struck the ball. (او توپ را ضربه زد.)
Swear Swore Sworn قسم خوردن He swore to tell the truth. (او قسم خورد که حقیقت را بگوید.)
Sweep Swept Swept تمیز کردن She swept the floor. (او کف را تمیز کرد.)
Swim Swam Swum شنا کردن They swam in the river. (آن‌ها در رودخانه شنا کردند.)
Take Took Taken گرفتن He took my advice seriously. (او نصیحت من را جدی گرفت.)
Teach Taught Taught آموختن She taught English. (او انگلیسی آموخت.)
Tear Tore Torn پاره کردن She tore the paper. (او کاغذ را پاره کرد.)
Tell Told Told گفتن He told a funny story. (او یک داستان خنده‌دار گفت.)
Think Thought Thought فکر کردن She thought deeply. (او به عمق فکر کرد.)
Throw Threw Thrown پرت کردن He threw the ball. (او توپ را پرت کرد.)
Understand Understood Understood درک کردن They understood the problem. (آن‌ها مشکل را درک کردند.)
Wake Woke Woken بیدار شدن I woke up early. (من زود بیدار شدم.)
Wear Wore Worn پوشیدن She wore a beautiful dress. (او لباس زیبایی پوشید.)
Win Won Won برنده شدن They won the game. (آن‌ها بازی را بردند.)
Write Wrote Written نوشتن She wrote a letter. (او نامه نوشت.)

افعال بی قاعده پرکاربرد

نحوه یادگیری افعال بی قاعده انگلیسی

یادگیری افعال بی قاعده انگلیسی برای تازه‌کاران، به ویژه افرادی که فارسی زبان اصلی آنهاست، ممکن است کمی سخت باشد. این افعال با الگوهای معمول افعال منظم تفاوت دارند و یادگیری آنها کمی پیچیده به نظر می‌رسد. با این حال، نگران نباشید! در این بخش، چندین روش عالی را برای یادگیری و به خاطر سپردن افعال بی قاعده انگلیسی به شما آموزش می‌دهیم.

۱. چه چیزی افعال را بی قاعده می‌کند؟

یک فعل بی قاعده تغییراتی در واژه‌ها و یا افزودن پایانهای منحصر به فرد هنگام تصریف دارد. به عنوان مثال، “go” در گذشته به “went” تغییر می‌کند، که با افعال منظم که معمولاً با “ed” ختم می‌شوند متفاوت است.

۲. ساخت فلش کارت

یکی از روش‌های موثر برای یادگیری افعال بی قاعده ساختن فلش کارت است. فلش کارت‌ها با شکل پایه، گذشته و گذشته کامل هر فعل ساخته شوند. این کارت‌ها را به طور منظم مرور کنید تا یادگیری‌تان را تقویت کنید.

۳. تمرین با جملات

یادگیری افعال در جملات می‌تواند بسیار مفید باشد. جملاتی با استفاده از افعال بی قاعده بنویسید تا ببینید که چگونه در مکالمات واقعی استفاده می‌شوند. این رویکرد عملی به درک و به خاطر سپردن کمک می‌کند.

۴. داستان‌گویی

داستان‌های کوتاهی با استفاده از افعال بی قاعده بسازید. این تمرینات خلاقانه باعث می‌شوند یادگیری شما لذت بخش و قابل به یاد آوردن باشد. مخصوصا اگر آنها را بنویسید، نوشتن کمک بزرگی به یادگیری می‌کند.

ترسیم یک درخت یا نقشه:
یک روش اختیاری وجود دارد که می‌توانید بعد از طبقه بندی افعال بی قاعده انجام دهید، یعنی ترسیم یک درخت بزرگ که شامل هر فعل بی قاعده جدیدی است که یاد می‌گیرید. این درخت به شاخه‌هایی تقسیم می‌شود که هر کدام. شاخه‌ای حاوی افعال بی قاعده از همان نوع است. سپس این طراحی یا نقاشی را در جای برجسته‌ای در اتاق خود آویزان می‌کنید تا در هنگام ورود و خروج جلوی شما باشد و این کمک زیادی به حفظ و به خاطر سپردن آن اعمال می‌کند.
یا می‌توانید از طریق برنامه‌های ساخت نقشه ذهنی یا هر روش دیگری که شامل طراحی و برنامه ریزی باشد، نقشه بکشید.

چند فعل بی قاعده را باید بلد باشیم؟

اولین قدم این است که آنچه را که واقعاً از افعال بی‌قاعده می‌دانید بررسی کنید، سپس سه حالت صرف آنها را به خاطر بسپارید، به عنوان مثال، ممکن است فعل speak را بدانید، اما ندانید که حالت دوم (گذشته) گفته می‌‎شود و حالت سوم ( گذشته کامل) گفته می‌شود . بنابراین، این افعال اولویت دارند. آنچه را که هنوز مطالعه نکرده‌اید یا یاد نگرفته‌اید، پس چگونه افعال بی قاعده‌ای را که قبلاً می‌دانید کشف کنید؟

توجه: اگر در یادگیری زبان انگلیسی مبتدی هستید، با به خاطر سپردن سه حالت فعل، خود را خسته نکنید، کافی است حالت دوم (گذشته) را به همراه شکل اصلی فعل حفظ کنید، زیرا حالت سوم صرف (ماضی کامل) مکرراً استفاده نمی‌شود و معمولاً با برخی زمان‌ها همراه است که ممکن است هنوز مطالعه نکرده باشید (حال کامل و گذشته کامل).

تصیه ما این است که مبتدیانی که انگلیسی را یاد می‌گیرند، کافی است سه شکل از ۵۰ فعل بی قاعده را یاد بگیرند. کسانی که می‌خواهند به سطح متوسط ​​انگلیسی، مانند زبان مادری نزدیک شوند، باید حدود ۲۰۰ فعل بی قاعده یا بیشتر را یاد بگیرند.

۵/۵ - (۲۵ امتیاز)
آموزش زبان انگلیسی با سریال فرندز

 

دیدگاه‌ها (0)

  • دیدگاه های فینگلیش تایید نخواهند شد.
  • دیدگاه های نامرتبط به مطلب تایید نخواهد شد.
  • از درج دیدگاه های تکراری پرهیز نمایید.
  • امتیاز دادن فقط مخصوص خریداران محصول می باشد.

*
*

ورود | ثبت نام
لطفا شماره موبایل خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد