این دقیقاً همان احساسی است که همه طرفداران سرسخت “Friends” دارند: افسردگی بعد از سریال فرندز. زمانی که یک سریال محبوب به پایان میرسد احساس افسردگی یا ناراحتی معمول است. یکی از کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که یک سریال یا فعالیت جدید پیدا کنید تا در آن غوطه ور شوید مثل تماشای سریال فرندز برای یادگیری زبان. همچنین ارتباط با دوستان یا عزیزان و صحبت در مورد احساسات خود میتواند کمک کند. درگیر شدن در سرگرمیها یا ورزش نیز میتواند برای بهبود خلق و خوی شما مفید باشد. اگر احساسات شما ادامه پیدا کرد، ممکن است برای کمک بیشتر با یک متخصص سلامت روان صحبت کنید. به یاد داشته باشید، اشکالی ندارد که چنین احساسی داشته باشید و منابعی برای کمک وجود دارد.
مثلا خودم، با دیدن آپارتمان خالی مونیکا (قسمت آخر) تقریبا نیم ساعت گریه کردم. بله دلم شکست. وقتی همه چیز تموم شد اشکم در اومد. نتوانستم این واقعیت را بپذیرم که تمام شده است زیرا Friends را فقط به عنوان یک سریال تماشا نکردم. واقعا انگار یکی از اونها شده بودم. من حدس میزنم که برای اکثر عاشقان سریال فرندز همینطور بوده.
وقتی فیبی سه قلوهایش را رها کرد هنوز چشمانم خیس میشود. وقتی چندلر فکر کرد که آخرین فرصت را برای داشتن زنی که دوستش دارد از دست داده است. لحظهای که راس ناامیدانه به پیام صوتی ریچل گوش میدهد که میپرسد آیا او از هواپیما پیاده شده است و لحظه بعد راشل درب خانه او است. خیلی از این لحظات در کل سریال هنوز هم حالم را خوب میکند و بعد از ۱۰ بار تماشای سریال باعث خندهام میشود!
هر بار که آن لحظات چندلر و جوی را تماشا میکنم، آنها مرا به هم میریزند که انگار برای اولین بار است که آن را تماشا میکنم. من فقط آنها را دوست دارم! هر شش تاشون. و حقیقتا بعد از مرگ متیو پری، بازیگر نقش چندلر همین ۲ ماه پیش حالم بدتر شد.
بله، پایان سریال شما را ناراحت میکند اما این را هم بدانید. هر روزی که وقتی غمگین هستید یا احساس تنهایی میکنید، آن قسمت خاص را تماشا کنید، قطعا لبخندی بر لبان شما میآورد. برای من کار میکند. همیشه.
صحنههای به یاد ماندنی زیادی از سریال فرندز وجود دارد که حتی برخی از آنها ما را در زندگیمان راهنمایی میکنند. که برخی از آنها عبارتند از:
- دوستی و رفاقت: عمدتاً ما را وادار میکند صمیمیت بین شش فرد عالی را تجسم کنیم. ما میتوانیم ببینیم که چقدر برای یکدیگر مفید هستند، چگونه برخی از موقعیتهای بد را با هم مدیریت میکنند، چگونه یکی در زمانهای سخت به دیگران کمک میکند و غیره.
- مونیکا و چندلر: عشق واقعی را نشان میدهند. این عشق واقعی آنها را به یک خانواده پیوند داد و تمام خوشبختی را برای آنها به ارمغان آورد.
- فیبی و مایک: همانطور که همه ما میدانیم فیبی یک فرد عجیب و غریب است، به معنای متفاوت از بقیه. با این حال او خودش را برای کسی تغییر نداد. در نهایت او شاهزاده خود را پیدا کرد که او را به خاطر شخصیتش دوست داشت. این همچنین به او خانوادهای داد که از کودکی میخواست.
- مونیکا بهترین مهماندار: مونیکا بهترین نمونه برای اینکه یک زن دلسوز خوب باشد و همیشه با تمام وجود به مهمانان خدمت کند. او همچنین در اشتیاق خود به آشپزی و درست کردن غذاهای مختلف خوش طعم است. اساساً کمال ارزشمندترین چیزی است که باید از او یاد گرفت.
- راس: راس که بهعنوان یک فرد احساساتی به تصویر کشیده میشود، بهترین نمونه برای پیروی از علاقهاش، حتی اگر هیچکس از سخنرانی او خوشش نیاید. او پدر بسیار خوبی است. همچنین راههای ازدواج نکردن را به ما یاد میدهد.
- جوی: جوی جذاب و بامزه است که همه دخترها او را دوست دارند. یک جمله اش “how ya doing” باعث میشود همه عاشقش شوند. بهترین رفیق همیشه. ساقدوش مغرور برای ازدواج بهترین دوستش.
- ریچل: ریچل یکی از شخصیتهای مهمی است که به ما نشان میدهد روی پای خود بایستیم. او حتی کار پیشخدمت را در سنترال پارک پذیرفت، اما سخت کوشی او در نهایت به او شغلی در رالف لورن داد. او به آرزویش رسید. پس همه رویاهای خود را دنبال کنید.
حالا برای چند روز به شما پیشنهاد میکنم که قسمتهای مورد علاقهتان را دوباره مرور کنید، یا اگر وقت زیادی داشتید، تماشای دوباره آن هم ایده بدی نیست. چون بازیگران سریال Friends تخصص دارند که هرگز نمیتوانند خسته کننده باشند. مهم نیست چند بار تماشا کنی آن وقت حتی میتوانید چند سریال دیگر را همزمان امتحان کنید تا باید سریال جدیدی را ببینید و همچنین با “Friends” در ارتباط باشید. من هرگز نمیدانم چه بلایی سر چندلر، جوی، مونیکا، فیبی، ریچل و راس میآید. هیچ راهی در کل جهان وجود ندارد که بتوانم دوباره هر شش نفر آنها را یکجا ببینم.
ارتباط عمیق با شخصیتهای Friends
یکی از دلایل اصلی افسردگی بعد از سریال فرندز، ارتباط عمیق و حس مشترک با شخصیتهای این سریال است. تماشاگران سالها کمدی، غم و زندگی روزمره دوستان را تجربه کردهاند. حالا که این اتصال قطع شده، بسیاری از آنها احساس تنهایی میکنند که میتواند به افسردگی منجر شود. با پایان سریال، شاهد تغییرات و تحولات در شخصیتها هستیم. این تغییرات میتوانند باعث احساس ناامنی و عدم اطمینان در مورد آینده داستان و شخصیتها شوند، که در نهایت به افسردگی منجر میشوند.
دنیای خاص “Friends” با ارتباطات، مکانها و لحظات خاصی که برای تماشاگران ایجاد کرده بود، با اتمام سریال به پایان میرسد. این از دست رفتن دنیای موازی که به آن متصل بودیم، ممکن است احساس ترکشدن و افسردگی را ایجاد کند. تشویق به فهم عمیقتر این احساسات و استفاده از راهکارهای متنوع برای مدیریت این افسردگی، میتواند کمک کند تا با خاطرات خوب سریال همگام شویم و به سراغ تجربیات جدید برویم.
چرا خداحافظی خیلی سخته
هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد اگر از پایان سریالی که دوستش دارید غمگین یا آزرده خاطر شوید. همه احساس میکنند از نظر عاطفی با شخصیتهای داستانی مرتبط هستند. برای اکثر مردم، احساسات منفی به زودی از بین میروند.
اگر به دنبال این هستید که وقتی یک پایانی شما را غمگین میکند، خوشحال شوید، باید به سراغ سریال دیگری بروید. برای کسانی که سریال فرندز را تجربه کنند، این احساس میتواند هفتهها ادامه داشته باشد. چیزی در مورد Friends آرامش بخش است اینه که هرگز از مد نمیافتد و پس از سالها از شروع پخش آن همچنان طرفداران خود را دارد. به نظر میرسد با توجه به تحقیقات، افرادی که با اضطراب، افسردگی و تنهایی دست و پنجه نرم میکنند ممکن است تمایل بیشتری به تبدیل شدن به طرفداران بزرگ داشته باشند. اگر چنین است، احتمالاً زمان آن فرا رسیده است که از درمانگران یا سایر متخصصان سلامت روان کمک بیشتری بگیرید.
در پایان فرندز چه اتفاقی میافتد؟
البته این متن حدس و گمان شخصی من است اما ممکن است خیلی از شما عزیزان هم با من موافق باشید.
- مونیکا: او از زندگی خود راضی است و با چندلر ازدواج کرده است. او حدود دو سال بعد از اینکه آنها جابجا شدند، کار نکرد، او به زمان نیاز داشت تا بتواند سر و سامان بگیرد و بچهها را مدیریت کند. بعداً، او کافهای را در نزدیکی خانهاش باز کرد، که محل جدیدی برای پاتوق این باند است. در ابتدا او با بچهها، خانه و همه چیز مشکل داشت، اما با چندلر همه چیز سادهتر به نظر میرسید.
- چندلر بینگ: او در برخورد با جک و اریکا افتضاح بود اما به تدریج فهمید که چگونه این کار را انجام دهد. او شغل عالی خود را پیدا کرد و هنوز در آنجا کار میکند. با کمال تعجب، اریکا یاد گرفته که “چندلر” باشد و به شدت شیطون است در حالی که جک کاملا بچه ننه است!!
- راس: همانطور که در قسمت آخر دیدیم او موفق شد راشل را بازگرداند و پس از چند روز از او خواستگاری کرد و او گفت “بله“. آنها ازدواج میکنند و یک عروسی زیبا در هاوایی در غروب آفتاب برگزار میکنند (حتما میدانید چرا). آنها پسری دارند که نامش را دانیل گذاشتهاند. آنها خانهای در نزدیکی چندلر و مونیکا دارند که آخر هفتههای خود را در آنجا میگذرانند.
- ریچل: او هنوز در رالف لورن کار میکند و این به خاطر “رون” است. او از راس و خانواده کوچکش بسیار خوشحال است. یک زن موفق با دو فرزند و هنوز هم مانند قبل زیبا به نظر میرسد. او ابتدا به سختی این واقعیت را قبول کرد که به پاریس نمیرود، اما بعداً با آن خوب بود زیرا با راس بود.
- فیبی: او با مایک ازدواج کرده و دو پسر جوان باهوش دارد. او هنوز یک ماساژور است و گاهی با مایک (که اکنون به یک سوپراستار در سراسر جهان تبدیل شده است) برای کنسرت میرود.
- جوی: همانطور که در اسپین آف او دیده میشود، او به لس آنجلس نقل مکان میکند او اغلب با دوستانش ملاقات میکند. او به عنوان یک بازیگر بسیار موفق است و در نهایت از سارا خواستگاری میکند و با او ازدواج میکند (اگر اسپین آف را دیده باشید، میدانید منظورم چیست). به زودی آنها به نیویورک نقل مکان میکنند. او بابای باحال و یک شوهر جذاب است.
تماشای آخرین قسمت «سریال فرندز» چقدر برایتان سخت بود؟ در کامنتها برامون بنویسید.
تنها چیزی که وقتی آخرین قسمت FRIENDS را دیدم بیشتر مرا آزار داد این بود که
من هیچوقت نمیدونم چه بلایی سر چندلر، جوی، مونیکا، فیبی، ریچل و راس میاد. هیچ راهی در کل جهان لعنتی وجود نداره که بتونم دوباره به هر شش نفر آنها گوش بدم.
البته بعد از تماشای قسمت آخر اشکم در آمد. و احساس می کردم بخشی از زندگی من به پایان رسیده است.